حقیقت گویی دراین فیلم عنصری است
گم شده که باید از تولید کنندگانش پرسید این عنصر کجاست؟! یادمان نرود که
خود در ذیل فایل منتشر شده در یوتیوب گفته اند که قصدشان ((مرور تاریخ
معاصر ایران)) است. آیا روش مرور تاریخی روایتی یک طرف به دست دادن است؟
این سوالی که است مدیران شبکه و شخص اقای رها اعتمادی می بایست به مخاطبین
پاسخ دهند.
تهران تا قاهره. روایتی از زبان بانویی که
زمانی بانوی اول ایران بود. مردمی بر علیه شوهرش و نظام حاکم انقلاب کردند
و امروز پس از ۳۳ سال از گذشته می گوید. مستندی که شبکه من و تو ساخته است
تا حرفهایی را بزند. چه حرفهایی؟! باید از ایشان پرسید و یا دید و قضاوت
کرد.
توقع داشتن از فرح پهلوی که از
گذشته شوهرش بد بگوید توقع عبثی است. آنچه از فرح پهلوی می توان شنید کاملا
مشخص است. دفاع از شوهرش در تمامیت خود که خود او نیز هم نائب السلطنه بود
و هم بی تقصیر در آنچه رخ داد نبود. گرچه گفته اند که قدری روشنفکرتر بود
از شوهر لوزان درس خوانده خودش که البته داستان موسیو پرونش را کسی از
خاندان سلطنتی هنوز جایی افشا نکرده است. اما توقع دفاع از مردم در برابر
شوهر شاهش توقعی نادرست بود. فرح آمده بود تا از شوهرش دفاع کند.
اما چه چیزی این فیلم را با بقیه فیلم هایی که ساخته شد تا از خاندان پهلوی پس از انقلاب ضد سلطنتی بهمن ۵۷ دفاع کنند متمایز می کند؟
۱- در این فیلم با زنی
مواجه هستیم که زمانی خود دانشجوی خارج از کشور بوده است و حتی مخالفتی هم
با حکومت مستقر زمان شاه (پیش از آشنایی با محمدرضا) کرده است. اما ادبیات
این زن به یک زن ساده شهری که سواد چندانی نیز ندارد بیشتر شبیه است. نوع
ردیف کردن جملات و چیدن فعل و فاعل ها توسط ذهنش که نشانی از زن دانشجوی
سابق یا زن روشنفکر در آن دیده نمی شود.
۲- زنی درمانده و نالان.
چهره، صدا و نوع گفتار خود روایت گر این مسئله است که این زن کورسوی امید
خود را نه با شواهد و قرائن که خود روشن نگه داشته است. کور سوی امید او نه
ایران دموکراتیک که بازگشت پهلوی ها به سلطنت است. روزی برگردد و دوباره
ملکه ایران شود. او خود به خود امید می دهد بدون هیچ شاهد عینی ای. زمانی
که از کاخ ترک کردنش یاد می کند از امید می گوید. آیا به جز برگشت به همان
کاخ امید دیگری هست؟
۳- هنوز از خمینی کینه ای
ستبر به دل دارد. تا مدتها به گفته خودش تصویر او را نمی توانسته ببیند.
حتی جایی از اینکه خمینی به ایران بر می گردد تعجب می کند و اینجاست که
باید از ایشان پرسید که اگر شما معتقد به حقوق بشر هستید، آیا خمینی ایرانی
نبود؟ آیا حق خمینی به مثابه یک ایرانی نبود که به خاک میهنش هرچند بدون
هیچ حسی بازگردد؟ از فرزندش رضای پهلوی باید پرسید که سخنان مادر را تا کجا
تائید می کند؟ اگر امروز خمینی را از ایرانی بودن مستثنا کنند، چه اعتباری
هست که فردا به مانند پدر تاجدارشان جماعت کثیری از ایرانیان را مستثنا
نکنند و باز رستاخیزی به پا نکنند و به خلق الله نگویند که یا ما و یا
هواپیما و خوش آمدید؟!
۴- دلایل این زن برای
انقلاب ۵۷ هنوز همان حرفهایی است که سلطنت طلبان سنتی می زنند. توطئه خارجی
به علاوه فریب و وحشی شدن مردمان. در این تئوری نه برای شعور و آگاهی
عمومی محلی برای توجه هست و نه ظلم و ستم دستگاه حاکم شوهرش را می پذیرد.
در کل فرح پهلوی هنوز همان فرح پهلوی ملکه است در تمامیت خود که اگر دستش
برسد دوباره سیاست های شوهرش را تائید می کند. البته تنها تفاوتش این است
که آن زن جوان و زیبا و شاداب امروز پیرزنی فرتوت شده است که چون قدرت و
جایگاه سابق را ندارد افسرده است.
۵- اما در این فیلم وجه
دیگه فرح پهلوی نمایان می شود. فرح پهلوی مادر که وقتی به نام لیلا و علی
رضایش می رسد اشک به چشمانش راه پیدا می کند. اینجا این زن یک مادر است و
دلتنگ فرزندان فوت کرده اش. مقصر مرگ این دو را انقلابیونی می داند که علیه
شوهرش انقلاب کرده اند. اما شدیدا نام فرزندانش عذابش می دهد و دلتنگ
ایشان است. این شاید انسانی ترین تصویری است که از فرح در این فیلم به دست
می دهد و شاید تنها جایی باشد که خواننده مطلع و تاریخ خوانده با وجود آن
که می داند تصویری که این فیلم از عصر پهلوی دوم می دهد روایتی یک طرفه
است با فیلم و فرح احساس همدردی کند. شاید تنها جایی است که دل بیننده
برای فرح پهلوی بسوزد و آهی از سر دلسوزی بکشد.
۶- فرح پهلوی زنی سنتی است.
هنوز در نقل قول ها و آوردن نام شوهرش و نحوه اعلی حضرت گفتنش نشان می دهد
که زنی کاملا سنتی است. او خود را کاملا ذیل محمدرضا تعریف می کند. از زن
مستقل مدرن حداقل دراین روایت نشانی نیست. کاملا در سایه است و دنباله رو
شوهرش و نگران خانواده. دلنگرانی زمان خروجش، عکس های خانوادگی است. حسی
کاملا زنانه و جالب اینجاست که چیز دیگری نیست. این نشان می دهد که تصویری
که از زن مدرن بودن فرح پهلوی ارائه می دهند تا چه حد نادرست است و با
واقعیت این زن (حداقل امروز این زن) فاصله دارد. اما این زن سنتی خصوصیت
مثبتی نیز دارد. اگر به روایت خود فرح پهلوی اعتماد کنیم او محور انسجام
خانواده است. در زمان بیماری محمدرضا بچه ها را کنار هم جمع می کند. حتی در
اوج غم به روایت خودش با بچه ها برای اینکه به هم دلداری بدهند و به قول
خودش بچه ها مراقب او باشند در یک اتاق می خوابند. این زن سنتی بچه هایش را
زیر پر و بالش می گیرد. شاید این خصیصه و تربیتی که از ۳۳ سال پیش رضا
پهلوی امروز داشته است و تاثیر مادرش بر او (و شاید بسیار بیش از پدرش) و
این تصویر از مادر رضا پهلوی ما رابتواند در بهتر تحلیل کردن شخصیت رضا
پهلوی یاری کند.
۷- فرح پهلوی سالهاست که در
دامان غرب و در یک کشور غربی زندگی می کند. اما هنوز از دست غرب، آمریکا و
کشورهای اروپا عصبانی است. از آنچه با او و شوهرش کردند و راه ندادن ها و
ماجرای بیمارستان آمریکایی باهاماس(به عنوان نمونه) . سعی می کند این
عصبانیت خیلی هویدا نشود. اما آن را کاملا می توان در لحن او دید. به جایش
شدیدا تمجید کننده انورسادات مصری است به سبب این که سادات در اوج روزهای
بد پس از انقلاب (بد برای خاندان پهلوی از قدرت خلع شده) آن ها را پناه می
دهد. برای او عناصر وفاداری و یاری در سخت ترین شرایط عناصری تعیین کننده
برای ارزش گذاری است. با این پیش فرض که خود را سوی و سمت حق می بیند.
۸- نکته دیگر عدم رویکرد
مذهبی فرح پهلوی به طور کامل است. هرچند که محمدرضای تصویر شده در این فیلم
بارها تاکید می کند که یک آدم مذهبی است، اما فرح پهلوی به هیچ وجه اینطور
نیست. پس از مرگ محمدرضا هیچ نمی گوید که شوهرم به پیش خدا رفته است.
صراحتا می گوید که ((رفته اون پائین)). گفتمان فرح پهلوی نسبت به مسئله
مرگ یک گفتمان کاملا غیردینی است و این نکته جالبی است. یادمان نرود که فرح
دانشجوی فرانسه مرتبط با سازمان جوانان حزب توده ایران است و یک رویکرد
کاملا غیرمذهبی دارد. این طرز روایت شاید بتواند نشان دهد که هرچقدر
محمدرضا در کلام بر مذهبی بودن خود تاکید داشت و زیر ضربات تقدیر گرا شده
بود، اما فرح راه دیگری رفت و دیگر در فرح پهلوی امروز نشانی از مذهبی بودن
به هیچ وجه نیست.
۹- این فیلم روایات مجهولی
نیز دارد. در واقع روایات کامل نیست و بر اساس شنیده ها و دیده های آن زمان
فرح پهلوی است که امروز و پس از ۳۳ سال معلوم نیست چقدرش در خاطرش درست
مانده باشد. شبکه و سازندگان فیلم هم تلاشی برای مستند کردن آن (علی رغم
ادعای مرور تاریخ معاصر) نمی کنند. مسائل نخست وزیری دکتر بختیار، بحث نامه
آیت الله شریعتمداری و اینکه به شاه گفته است که کسانی مانند خلخالی را
بگیرید و اوضاع آرام می شود! و مواردی ازاین دست در این فیلم مستند نشده
است و از فیلم سازان باید پرسید که استناد این سخنانتان کجاست؟! و آیا چون
این بانو پس از ۳۳ سال چنین روایتی را گفته است، حرفهای ایشان درست است؟!
اگر ایشان خودش یک طرف دعوا نبود قبول. ولی خود فرح دیبا یکسوی بحث است و
چنین رویکردی نه علمی و نه تاریخ شناسانه است. اگر فرض نکنیم که قصد دیگری
در میان است.
۱۰- یکی از شاه بیت های این غزل
سروده شده جمله ای است که فرح پهلوی می گوید که شوهر تاجدارش گفته است که
نمی خواهد تخت سلطنتش را بر خون ملتش نگه دارد. و بعد از این تصویر
نظامیانی نمایش داده می شوند که تظاهر کنندگان را تنها تماشا می کنند!
اینجاست که باید پرسید پس کشتارهای منتهی به پیروزی انقلاب بر عهده چه کسی
است؟ اعدامهای زندانها بر عهده کیست؟ شکنجه ها بر عهده کیست؟ ظاهرا خطی در
جریان است که کلا همه جنایات رژیم سابق را منکر شود. از ثابتی که مقام
امنیتی بود وامروز کلا منکر هرگونه شکنجه است بگیرید تا رضا پهلوی که هیچ
گاه به این بحثها جواب درستی نمی دهد واینجا مادرش فرح دیبا و البته با کمک
شبکه من و تو و رها اعتمادی. داستان چیست خدا عالم است.
۱۱- فرح پهلوی اما درآخر نگران
تجزیه ایران است. این شاید مثبت ترین عنصر در گفتمان فرح پهلوی باشد (حداقل
از دیدگاهی ایران گرا و ملی). وی تاکید بر یکپارچگی و عدم تجزیه می کند و
شاید این مثبت ترین نقطه سخن این بانوی اول اسبق ایران باشد.
۱۲- اما اگر نخواهیم بر مبنای
توهم توطئه قضاوت کنیم و دلیل بتراشیم، باید یک سوال از مدیران شبکه من و
تو و همچنین شخص آقای رها اعتمادی به عنوان تهیه کننده پرسید. اگر این فیلم
را کسی بدون هیچ گونه آگاهی مستقل از خاندان پهلوی ببیند دو اتفاق برای
این فرد محتمل است. یا به این نتیجه می رسد که این ها چه خاندان خوبی بودند
که رفتند و چه حیف شد! و یا اگر قدری تیزبین باشد به این جمع بندی می رسد
که این فیلم تنها دیدگاه فرح پهلوی را نمایش می دهد و دلیل انقلاب ۵۷ در
این فیلم اصلا روشن نیست. سوال اینجاست که بالاخره این دوستان اهل رسانه چه
میخواستند در این فیلم نشان بدهند؟ برای فرح پهلوی فیلمی تبلیغاتی بسازند؟
از خاندان پهلوی حمایت کنند؟ تاریخ را روایت کننئ؟ اگر این آخری باشد راه
را به غلط رفته اند و روایتی کاملا یکطرفه و بر اساس توضیحات یک شخص و یک
سری مصاحبه های تقطیع شده از محمدرضا پهلوی و خمینی ارائه داده اند. شاید
بتوان و باید چنین سوالی را از این دوستان پرسید. به هر حال اهل رسانه به
نسل جدید تعهدی دارند که سیاه را سفید و سفید را سیاه نشان ندهند. حقیقت
گویی دراین فیلم عنصری است گم شده که باید از تولید کنندگانش پرسید این
عنصر کجاست؟! یادمان نرود که خود در ذیل فایل منتشر شده در یوتیوب گفته اند
که قصدشان ((مرور تاریخ معاصر ایران)) است. آیا روش مرور تاریخی روایتی یک
طرف به دست دادن است؟ این سوالی که است مدیران شبکه و شخص اقای رها
اعتمادی می بایست به مخاطبین پاسخ دهند.
اما باوجود همه این بحث ها
پیشنهاد می کنم که فیلم را ببینید. اما قبلش چند کتاب در باب این خاندان
بخوانید. روزگار عجیبی است. گاهی تلاشهایی دیده می شود که انگار می خواهند
باز گنجشک را به جای قناری به خلق الله قالب کنند. گاهی باید مراقب تاریخ
نیز بود.
0 نظرات:
ارسال یک نظر